از زمانهاى بسيار قديم، پزشکان به اين حقيقت آشنا بودند که صداى موسيقى در شفاى پارهاى امراض بهخصوص بيمارىهاى روانى اعجاز مىکند. بیشتر شدن گياهان را سرعت مىبخشد و در حيوانات آدم هائى که در معرض انواع صداها قرار مىگيرند تغييرات و تحولات کاملاً محسوسى پديد مىآورد و اينک بر طبق دانش جديد، همهٔ اين پديدهها نشانگر آن است که امواج صدا حامل نوعى انرژى هستند که عميقاً بر روى سلولها اثر مثبت يا منفي، باقى مىگذارند. در مصر قديم، صدا بهعنوان يکى از وسائل هاى اصلى براى ویرایش پارهاى بيمارىهاى بهکار مىرفت. يونانيان، ايرانيان، هندىها، سرخپوستان آمريکا بسيارى از قبايل بدوى از اين سيستم معالجه سود مىگرفتند. فيثاغورث حکيم يوناني، در روش هاى خود، از صدا بهعنوان يک نيروى خلاق نام مىبرد که ارتعاشات آن نیز جنبهٔ مادى فيزيکى و هم اثرات معنوى دارد. او مدعى بود که اين علم را در انجمنهاى سرى مصر فرا گرفته است. بنابراي ن مقدمه، چنانچه در مصر قديم به فوائد آثار مرتبط بر صدا تا اين میزان آشنائى داشتند کاملاً منطقى بهنظر مىرسد که جنبههاى آکوستيک معمارى (بخشى از علم فيزيک که به مطالعهٔ اصوات امواج صوتى مىپردازد، امکانات يک محل از نظر پخش امواج صوتى را آکوستيک مىگويند.) را در ساختمان هرم رعايت کرده باشند حقايق مشهود نيز اين گمان را تأييد مىنمايد.
در تمدن فرهنگ ملل قديم بهخصوص در افسانههاى ملت چين، مکرر از نوعى ‘نداسنگ’ ياد مىشود. اين سنگها از نوع يشم بوده و به برخورد دو قطعه از آنها، آوائى خوش شبيه به موسیقی موسيقى شنيده مىشود. چينىها اين طنين را صدائى آسمانى و نداى بزرگ طبيعت مىناميدند. همچنانکه صوفيان، لفظ ‘هو’ را که به معناى حق ‘الله’ بهکار مىبرند، کلمهاى پرطنين مقدس مىشمارند.
يکى از جالبترين تجربيات در مورد تأييد صدا بهوسيلهٔ خانم ‘دوروتى رتالاک’ همسر يک موسيقيدان به عمل آمده است. وى به اتفاق ‘فرانسيس برومن’ استاد رشتهٔ زيستشناسى دانش کده آمريکا، چند نمونه گياه را براى انجام مطالعات خود گزینش کردند. يک نمونه از گياهان در مقابل بلندگوئى که صدا تند موسيقى ‘راک’ از آن پخش مىشد و نمونههاى مشابه ديگر در مقابل موسيقى ملايم کلاسيک قرار داده شد غرض اين بود که بیشتر شدن آن گياهان، با نمونههاى مشابهى که در فضاى ساکت نگاهدارى مىشد مقايسه شود. نتيجهٔ آزمايش نشان داد که گياهان دستهٔ اول سعى داشتند تا آنجا که ممکن است خود را از منبع صدا دور کنند تا آنجا که زاويهٔ انجراف خمش گياه تا ۸۰ درجه رسيد، ساقهها باريک و شکننده شد چندى بعد بعضى از آنها به کلى خشکيد. در حالىکه در گياهان دستهٔ دوم عکـس اين حالت مشاهده شد، ساقهها خود را به بلندگو نزديک ساخته به دور آن پيچيدند ريشهها قوت گرفت، شکوفهها زودتر از موعد شکفتند و گياه درشت و استوار گرديد.
بعدها ‘دکتر ديل کوچمن’ استاد علوم باغبانى و گياهشناسى ايستگاه کشاورزى تجربي، تجربيات خانم ‘دوروتى رتالاک’ را با نمونهها امکانات بيشترى که در اختيار داشت دنبال نمود نتايج خود را به قرار زير بيان نمود:
۱. در صورتىکه گياه با موسيقى مطبوع تغذيه شود، در يک سوم زمان طبيعى ضروری ، شکفته مىشود و به ثمر مىرسد.
۲. چنانچه شدت ارتفاع صوت يا زمان ‘تغذيهٔ صوتى گياه’ بيش از میزان لازم باشد، در اينصورت واکنش منفى نشان مىدهد نتيجه معکوس مىشود.
۳. انواع آلات موسيقى بر روى گياهان تأثيرهاى مفرق دارند، نوع موسيقى و تغذيهٔ صوتى هر گياه بايد بر حسب تجربه معین شود.
۴. هر گياه موزیک موسيقى ویِژگزینشه خود را رفیق دارد در مقابل آن بيشترين حساسيت را نشان مىدهد. بسيارى از گياهان ظاهراً به نواى ‘فلوت’ يا ‘ويلون’ بيش از سازهاى ديگر عکسالعمل نشان مىدهند.
بر طبق تحقيقات دکتر ‘سينگ’ استاد دانشگاه هند، بعد از سالها تجربه در زمينهٔ آثار صدا، اين نتايج حاصل شده است:
۱. موسيقى سبب مىشود که گياه به میزان ۶۰% الى ۱۰۰% درصد اکسيژن بيشتر از میزان متعارف آزاد نماید چون میزان اکسيژن آزاد شده دقيقاً متناسب با میزان کربن جذب شده از گازکربنيک موجود در هوا است، در نتيجه گياه میزان بيشترى بیشتر شدن مىکند میزان فراوانترى گل ميوه مىدهد.
۲. تحريکات مکرر موسيقى سبب ايجاد تغييرات مثبت در کروموزمهاى سلولى پارهاى از گياهان مىگردد به دگرگونى ماهيت اصل آن منتهى مىشود (کروموزم: رشتههاى موجود در سلولهاى جنسى که علت انتقال صفات وراثتى هستند ).
۳. تأثير صدا در متابوليسم گياهان نه يک افسانهٔ موهوم، بلکه يک پديدهٔ فيزيکى معین قابل اندازهگيرى است که شبیه نور و گرما ، از عوامل موثر قطعى به شمار مىرود.
ادارهٔ کشاورزى هندوست ها ، با استفاده از تجربيات ‘دکتر سينگ’ در سال ۱۹۵۸ به کمک موسيقى از ۲۸ تا ۶۱ درصد ميزان محصول برنج نيشکر را بالا برد.
‘جرج اسميت’ دانشمند محقق آمريکا با کشت ذرت لوبياى روغنى در مزرعهٔ شخصى خود و بهرهگيرى از موسيقى ملايم شاد که مرتباً از بلندگو پخش مىشد نيز به همان نتيجه رسيد. به اعتقاد اين دانشمند در جهان اطراف ما طيف وسيعى از انرژىهاى گوناگون وجود دارد که تنها معدودى از آنها شناخته شده صدا نيز يکى از انواع آن است.
انرژى گرفتن از گياهان
انرژى گرفتن از گياهان باعث پژمرده شدن گياهان مىشود (به ویژه گلها). اگر شما دردهاى جسمى روحى داشته باشيد انرژى گياهان روى بدن شما تأثير مثبت مىگذارد و باعث شفاى شما مىشود ولى متأسفانه اقطعا ل خيلى زيادى دارد که گلها پژمرده شوند.
هم اکنون اگر مىخواهيد هم انرژى بگيريد هم اينکه باعث پژمرده شدن گلهاى شما نشويد مىتوانيد از موزیک هاى ملايم شاد مصرف نمائيد. زيرا موسيقى ملايم شاد ‘کلاسيک’ باعث سرشار ى روح و روان خود برگرداندن انرژى از دست رفتهٔ گياهان مىگردد. در اين صورت شما از گياهان انرژى مثبت مىگيريد (انرژى منفى شما را گياه جذب مىکند) و هم اينکه با موسيقى مهر و دوستی نسبت به گياه، انرژى از دست رفتهٔ گياهان را بر مىگردانيد.
باتوجه به اين موضوع، شما مىتوانيد استفادهٔ درستى از اين علم ببريد.
لنگر
تبديل الگوهاى کارى سلولهاى زندهٔ گياهان به نت موسيقى
دى ماه ۱۳۶۶، با محاسبات معادلات رياضى يک ژن شناس ژاپنى به نام ‘زوسومواونو’ روبهرو هستيم. او تصميم گرفت که الگوهاى سلولهاى زنده را به نت موسيقى تبديل نماید . فکر کرد که شنيدن کد ژنتيک خوب از نگاه کردن به آنها است الگوها را آسانتر مىتوان يافت. اما او در اين وهله کشف کرد که نه فقط ژنها علت حيات هستند ، بلکه آنها موسیقی دارند. بخشى از ژنهاى موش را به موزیک درآورد. صداى آن مثل يک ‘والس’ زنده زياد شبيه به موزیک هاى ‘ شوپن’ بود. نتهاى حاصل از ژنها اتفاقى نيست، بلکه بسيار شبيه کار موسیقی سازان زیاد دیده شده است.
جذاب است که موسیقی حاصل از سلولهاى سرطاني، افسرده است، در حالىکه ژنى که شفافيت به چشم مىدهد، با آواز نشاطانگيزى که با روح روشن است همراه مىباشد.
آقاى ‘اونو’ گفت: فکر مىکنم آنچه در اينحا حکمفرما است، تحت اصولى است که بر خيلى از چيزهاى ديگر حاکم است. بر ژن، بر آواز پرنده و بر موسیقی موسيقى.
من اين نوشته را جالب ديدم، زيرا خودم وقت شفابخشى موسيقىهاى خارج از اين جهان را مىشنوم (موسيقىهاى کيهاني). ارتعاشات در ريشهٔ زندگى قرار دارند و ارتعاشات خود را به الگوها شکل مىدهند که به نوبهٔ صدا را که موسيقى است بهوجود مىآورند.
طبيعت تنها حاوی موسيقى نمىشود. تمام چيز در خلقت موزون است. تنها آدم است که سعى دارد آن نظم را به هم بريزد. من تمام چيزهائى را که براى گوشهايم موسيقى بود نام بردم. شما براي چه نامى نمىبريد؟ بايد در صدد تشخيص صداهاى شگفتآورى باشيد که روى شما تاثیر مىگذارند، روى امواج ذهنى شما شما آنها را قبلاً سرسرى گرفتهايد اکثرا ٌ آنها رايگان هستند ، آزمايش تحقيق کنيد.